موفقیت یا آرزو؟
آیا شما فرد مثبت اندیشی هستید و همیشه با دید مثبت به وقایع می نگرید؟ اگر این چنین است که باید به شما تبریک گفت، اما اگر انسان منفی بافی هستید و همیشه نیمه خالی لیوان را می بینید، توصیه می کنیم مقاله زیر را مطالعه کنید.
لطفا به چند نکته ی مهم توجه کنید:
1. هریک از ما زاویه ی دید اختصاصی خودمان را داریم؛ برخی فقط به مشکلات و نداشتنها چشم میدوزند و عدّهای با یک چرخش حرفهای، به داشتههای خود نگاه میکنند و با تکیه بر آن، به دنیایی زیبا و پُر از امید قدم میگذارند.
2. برخی از آدمهای اطراف ما، به راحتی درباره ی دیگران قضاوت میکنند و معمولاً عدالت را مراعات نمیکنند. قضاوتهای نابجا بخشی از خیانتهایی است که ممکن است درباره ی دیگران داشته باشیم و گاهی با این خیانت، آینده ی زندگی شخصی را تباه کنیم.
3. استفاده از واژههای خوب، نشان دهنده ی یک ذهن خوب است؛ در مقابل، رفتن سراغ کلمات ناامید کننده، به ما میگوید که ذهن غبار گرفتهای داریم. وقتی به خودمان تلقین میکنیم که دستاوردی نداشتهایم، با ذهن بد طرفیم و زمانی که هر موفقیت را یک قطعه از جورچین موفقیتهای بزرگ بشماریم، با ذهن زیبا روبه رو هستیم.
1. هریک از ما زاویه ی دید اختصاصی خودمان را داریم؛ برخی فقط به مشکلات و نداشتنها چشم میدوزند و عدّهای با یک چرخش حرفهای، به داشتههای خود نگاه میکنند و با تکیه بر آن، به دنیایی زیبا و پُر از امید قدم میگذارند.
2. برخی از آدمهای اطراف ما، به راحتی درباره ی دیگران قضاوت میکنند و معمولاً عدالت را مراعات نمیکنند. قضاوتهای نابجا بخشی از خیانتهایی است که ممکن است درباره ی دیگران داشته باشیم و گاهی با این خیانت، آینده ی زندگی شخصی را تباه کنیم.
3. استفاده از واژههای خوب، نشان دهنده ی یک ذهن خوب است؛ در مقابل، رفتن سراغ کلمات ناامید کننده، به ما میگوید که ذهن غبار گرفتهای داریم. وقتی به خودمان تلقین میکنیم که دستاوردی نداشتهایم، با ذهن بد طرفیم و زمانی که هر موفقیت را یک قطعه از جورچین موفقیتهای بزرگ بشماریم، با ذهن زیبا روبه رو هستیم.
مثبتنگری
این واژه برای ما آشناست، خصوصاً وقتی دشمن آن، یعنی منفینگری و منفی بافی پا به میدان میگذارد، متوجه میشویم که درباره ی چه چیزی صحبت میکنیم. نگاه ما به آنچه اطراف مان میگذرد، گزارشهایی از این دو ویژگی است. گاهی با هوشمندی تمام از اتفاقها یک پُل برای موفقیت میسازیم و گاهی با ناشیگری، حتّی موفقیتهای خودمان را هم بد تفسیر میکنیم. جالب است بدانید مثبتنگر بودن ما را شارژ و منفیبافی باتری روانی ما را خالی میکند و به سرعت به افرادی ناامید و متوقف تبدیل میشویم.
تمرین مثبت دیدن
شاید برخی گمان کنند مثبتاندیشی یک خصوصیت مادرزادی است و فقط کسانی که والدین آن ها چنین بودهاند، میتوانند مثبتنگر باشند. به هیچ وجه این جمله درست نیست. همه میتوانند مثبتاندیش باشند و زاویه ی نگاه خود را به سمت خوب دیدن و زیبا معنا کردن تغییر دهند؛ برای این کار چند قدم بردارید:
1. بررسی کنید میزان مثبتنگری شما بیش تر است یا منفیبافی تان؟ کافی است به چند اظهار نظر شخصی درباره ی اتفاقهایی که در 24 ساعت گذشته افتاده است، توجه کنید. شما بازی فوتبال را باخته اید، در درس ریاضی دو نمره کم تر از همیشه گرفتهاید، با برادر کوچکتان هم اختلاف پیدا کردهاید، با همه ی این اتفاقهای به ظاهر بد، چگونه قضاوت میکنید؟ آیا شما آدم بدشانسی هستید یا برای رسیدن به هدفهای مورد نظرتان، به تلاش بیش تر و تقویت خودتان نیاز دارید؟2. دیگران درباره ی شما چه حرفهای تکراری میزنند؟ آیا آن ها شما را نوجوانی مثبت نگر میدانند یا منفی باف؟ وقتی جمعی آن هم پی در پی به شما هشدار دادهاند که نسبت به همه چیز بدبین هستید، جا دارد که تجدید نظری درباره ی خودتان داشته باشید.
3. اطرافیان نزدیک شما چه خصوصیاتی دارند؟ ما ناخواسته از اطراف خود رنگ میگیریم و اگر پدر یا مادر منفینگر داریم، احتمال سرایت آن خصویت به صورت خودکار به ما هم وجود دارد. شاید تحت تأثیر تلقینهایی که هر روز به ما میشود، ممکن است ما هم در لشکر منفینگرها قرار گرفته باشیم.
4. یک بار دیگر نظرتان را مرور کنید، شاید بتوانید جمله ی بهتری پیدا کنید؛ خصوصاً اگر در اظهار نظر شما این سه واژه ی ویروسی وجود دارد، حتماً بازنگری کنید: «همیشه، هیچ وقت، فقط.»
5. با افراد مثبتاندیش ارتباط بگیرید و به حرف زدن آن ها توجه کنید. از کلماتی که برای تفسیر مسائل زندگیشان استفاده میکنند، برای تمرین خودتان ذخیره کنید؛ مثل این جمله: «من در زندگیام برای موفقیت تلاش میکنم نه آرزو!»
6. ژست بگیرید. گاهی لازم است برای شکلگیری یک رفتار خوب، اول فیلم آن را بازی کنید تا به تدریج در شما ماندگار شود. شما میتوانید لحن و قیافه ی یک آدم مثبتاندیش را به خودتان بگیرید و حتّی به شوخی هم شده، از کلمات مثبت استفاده کنید تا باورتان شود که به شکل دیگری هم میتوان دید.
7. حال خودتان را بررسی کنید. زمانی که از یک اظهار نظر مثبت استفاده میکنید با آن وقتی که فقط توی فاز منفی گفتن میروید، چه تفاوتی دارید؟ پیش بینی میشود که با مثبت نگری، نشاط بیش تر و انرژی فراوانتری به سوی شما سرازیر شود تا آن وقتی که فقط به نیمه ی خالی لیوان خیره شدهاید.
8. اعتماد به نفستان را بسنجید. اگر به اندازه ی کافی خودباوری ندارید یا نگاهی محترمانه به خودتان نمیاندازید، احتمال دارد در چرخه ی خودکار و خستهکننده ی منفیبافی بیفتید.
9. با کسانی که مورد اعتماد شما هستند، مشورت کنید؛ با دبیر، روحانی مسجد، دوستان موفق، پدر و مادر. از آن ها بخواهید تا نظرشان را درباره ی نگرشهای شما اعلام کنند.
10. موفقیتهای قبلی خودتان را مرور کنید. این کار باعث میشود نگاه تازه و بهتری نسبت به خودتان داشته باشید. شاید گمان کنید برای پیشرفت علمی ساخته نشده اید، در حالی که تمام سالهای تحصیلی خودتان را با موفقیت پشت سر گذاشتهاید.
11. به خودتان احترام بگذارید؛ البته نه در حدّ یک ژنرال! حق ندارید به خودتان توهین کنید. شما خدایی دارید که تاج احترام را روی سر شما گذاشته و به هیچ وجه اجازه نمیدهد این تاج از سر شما بیفتد؛ پس خودتان هم نخواهید که این اتفاق بد با بدگویی و سرزنشهای بیجا رخ بدهد.
12. ورودیها را کنترل کنید. گاهی حالتان بد میشود؛ چون کارهایی انجام میدهید که قبلاً تصمیم به ترک آن گرفته بودید. با کنترل خودتان، لحظههای آرامتر و شادابتری ایجاد کنید.
نویسنده: ابراهیم اخوی
تصویرساز: فرناز منصوری
منبع: مجله باران
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}